هالیوود (قسمت ۱)

هالیوود (قسمت ۱)

(بخشی از صحبت های شیخ عمران حسین) هالیوود ( Hollywood) کلمه ای است که خیلی جالب است، چون کلمه ایست که توسط یک کافر مطرح شده است. هالیوود در واقع یعنی: Holly به معنای مقدس است، و Wood به معنای چوب، یعنی چوب مقدس. و آن چوبی است که در سحر و جادوگری کافران عصای جادوگری از آن ساخته شد، و این اعتقاد وجود داشت که ساحرانی که مالک آن عصاها باشند، می توانند مردم را مسحور خود کرده و به کنترل در آورند.

این بخش آن حالت نمادی دارد، اما مهم است که ....

(لطفا برای مشاهده کامل مقاله به ادامه مطلب بروید)

http://no-mason.blog.ir/1395/03/12/the-hollywood-1

این بخش را نیز بفهمید، که هالیوود مردم را مسحور خود کرده است. این یک حالت رویایی است، در امریکا به آن ماشین رویا می گویند. برای مردم خیال ها و فانتزی ها را به وجود می آورد. مردم را به حالت غیر عادی می برد، چیزی که جالب است این است که در سینما اتفاق می افتد، فضای تاریکی است که مردم در آنجا به تلویزیون نگاه می کنند. یک حالت خلسه و مسحور شدن است که اتفاق می افتد، چیزی است به نام حالت معلق بی ایمانی از آن یاد می شود. شما وارد یک حالت می شوید که دچار شک و بی ایمانی می شوید...؛ بعد به حالتی وارد می شوید که به وسیله آن شروع به ایمان پیدا کردن می کنید، چیزی که به صورت درونی می فهمید، تصور است، دروغ است، فیلم ها جادو هستند. مردم می روند و آنها را تماشا می کنند و به دام آن ها می افتد، مردم در طول فیلم گریه می کنند. تمام این تخلیه های هیجانی، در این حالت اتفاق می افتد؛ خیلی ها از فیلم ها اینگونه هستند و این فاکتور مهم در مکانیسم کنترل است. اینکه با مردم اجازه داده می شود تا بروند و نوعی تخلیه هیجانی داشته باشند، ارسطو درباره فاکتورهای مهم صحبت می کنند، یکی از فاکتورهای لازم برای تراژدی، ایجاد این پالایش نفس است، و به همین دلیل است که بیشتر فیلم ها و نیز خبرها و چیزهایی مثل اینها، برای این تمدن مهم هستند، همه مردم به این اخبار نگاه می کنند و به خاطر دیدن حوادث غم انگیز  دیگران، حس غم انگیز پالایش دهنده ای را تجربه می کنند، و بعد احساس امنیت رضایت برای تجربه شخص خودشان از احساسات خوشبختی فریبنده ای که درون خود احساس می کنند.

بنابراین این ها روش های بسیار پیچیده و ماهرانه ای هستند، من فکر می کنم که این خطرناک است هرچند که تلاش های هماهنگی در حال انجام است. اما تعداد زیادی از مردم نیز هستند که نگرش یکسانی به جهان دارند اما لزوما در یک تلاش هماهنگ با یک دیگر کار نمی کنند.

(کلیه حقوق این مقاله متعلق به

فراماسونری

ممنوع می باشد)

پست قبلی:

 کنترل ذهن (قسمت 2)

ـــــ